ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را
صفحه اصلی | عناوین مطالب | خوراک وبلاگ | طراح قالب
خصوصیّات آثار کودکان در گرایش هنرهای تجسّمی 1- تسطیح: کودک صفحهی خالی را پُر از سطوح میکند، بدون آن که به «ابعاد» توجّهی نماید. 2-تلخیص: کودک از میان عناصری که میبیند آنهایی را بر میگزیند که به نظرش مهمتر هستند. 3-اجتماع اماکن: او مکانهای گوناگونی را در یک صفحه میگنجاند بدون آن که به اختلافات فیزیکی آنها توجّهی داشتهباشد. 4-اجتماع زمانهای مختلف: او زمانهای مختلف را در یک نقّاشی جمع میکند و این با واقعیت خارجی سازگار نیست. 5-دگرگونی: کودک آنچه را که میبیند در نقّاشی خود تغییر میدهد، اشیاء را جا به جا میکند و بر حسب تخیّل و تصوّر خودمتحوّل میسازد. 6-سمبل: کودک برای بیان هنری به رمزهای مخصوص خود پناه میبَرد. هر کودکی رمزی دارد که در قالب رنگ یا فرم و خط تجلّی مییابد. 7-شفّافیّت: او اشیاء داخل خانه یا پشت دیوار را به ما نشان میدهد بدون آن که دیوار مانع باشد! زیرا هدفش «بیان » آنهاست. نتیجه: هنر کودک در اکثر موارد فوق، با هنر معاصر و هم چنین هنر انسان ابتدایی شریک است. هنر کودکان گر چه از درک زمان، مکان، کادر بندی، پرسپکتیو معمولی و آگاهانه و هارمونی رنگها برخوردار نیست؛ولی برای خودش زمان، مکان، پرسپکتیو و ... را دارد. ابعاد و نسبتها را طبق رمزهایی که فقط خودش میفهمد دگرگون میکند. لذا هنر کودکان را نباید کمتر از هنر بزرگسالان به شمار آورد. آنچه در این جا تذکّرش لازم است، عدم ارزیابی هنر کودکان (نقّاشی) با معیارهای مخصوص بزرگسالان است. قابل توجّه! برخی از محقّقین چون «هربرت رید» و «رن هویگ» در کتاب «هنر و انسان» نقّاشی کودکان را جزء هنر به شمار نیاوردند، علّت این امر به دو چیز برمیگردد: الف) آنان عقیده دارند نقّاشی کودکان هنری است که هر کودکی در مرحلهای از دوران کودکی و نوجوانی بدان میرسد و پس از عبور از آن ناپدید میشود. لذا کمتر کودکی پس از عبور از مرحلهی کودکی آن را حفظ میکند، پس نمیتوان آن را اثر هنری به شمار آورد. لذا افراد پس از عبور از دوران کودکی به فراگیری میپردازند. ب) از مهمترین شرایط اثر هنری «آگاهی» هنرمند نسبت به اثر خودش میباشد در حالی که هنر کودکان فاقد این ویژگی است. انجمن هنر شبکه رشد
[ یکشنبه 92/3/26 ] [ 11:21 صبح ] [ شبنم موحد ]
نظر
ツکد حرکت اردک به دنبال موسツ